پی پال و استرایپ
برای بررسی برتری دو پردازنده اصلی پرداخت اینترنتی در آمریکا، پی پال (paypal) و استرایپ (stripe)، ابتدا باید تفاوتهای اصلی این دو ابر قدرت حوزه فین تک را مطالعه کنیم.
ایالات متحده ی آمریکا یکی از کشورهای پیشگام در تجارت الکترونیک است،که مردم آن بخش زیادی از بودجه خود را به صورت اینترنتی مصرف میکنند. کسب و کارهای اینترنتی روز به روز در حال رشد بوده و این دو گروه نیاز دارند تا خدمات پرداخت الکترونیک را با سرعت و امنیت بیشتری در اختیار داشته باشند.
پرداخت آنلاین همواره با سرعت یک کلیک، انجام نمیپذیرفته است. از دید کاربران اولیه، این عملیات سخت و پر ریسک بود. چون نرم افزارهای موجود آن زمان توانایی پاسخگویی به سرعت رشد نیازهای خریداران وکسب و کارها را نداشتند. اما امروزه فروشندگان و خریداران اینترنتی تردید کمی برای انجام پرداختهای خود از طریق درگاههای پرداخت اینترنتی دارند.
دنیای تکنولوژی بخشی از این تغییر دیدگاه کاربران را مدیون بنیانگذاران شرکتهای استرایپ (stripe) و پی پال (paypal) و دیگر شرکتهای فعال در حوزه پرداخت اینترنتی است.
پی پال و استرایپ چگونه شکل گرفتند؟
پی پال
درطول زمانی که مردم تصور میکردند انتقال پول هرگز نمیتواند فراتر از حسابهای بانکی آنها باشد، پی پال روند جدیدی را برای پرداخت تنظیم کرد. این شرکت در حال حاضر یکی از بزرگترین مجموعههای پرداخت اینترنتی در جهان است.
پی پال ثابت کرد که کمی نوآوری،یک ایده خام را به شرکتی بزرگ در سطح جهان تبدیل میکند. نام تجاری پی پال که این روزها بین جمعیت زیادی از خریداران و فروشندگان اینترنتی شناخته شده است، در ابتدا از دل ایده دیگری شکل گرفت. پی پال در دسامبر ۱۹۹۸ به عنوان زیرمجموعه confinity (یک شرکت نرم افزاری آمریکایی) توسط Max Levchin ،Peter Thiel ، Luke Nosek و Ken Howery تأسیس شد. در ماه مارس سال ۲۰۰۰، Confinity با X.com، یک شرکت بانکداری آنلاین تاسیس شده توسط Elon Musk ادغام گردید.
در حال حاضر پیپال با ۱۵۸۰۰ کارمند در سراسر دنیا از سن خوزه، تگزاس و آریزونا گرفته تا لوکزامبورگ، سنگاپور، هند نمایندگی فعال دایر کرده است.
استرایپ
استرایپ کار خود را در ژوئن ۲۰۱۰ توسط patrick collison و john collison به عنوان یک پروژه جانبی شروع کرد. در آن زمان پاتریک مدیر مهندسی محصول شرکت Live Current Media بود که اولین ایده استارت آپی او، یعنی Auctomatic را خریداری کرده بود .هدف برادارن کالیسون ارائه نمونه بهتری از eBay بود.
زمان زیادی از ایجاد نمونه اولیه نگذشته بود که استرایپ مبادلهای را با اولین مشتری خود، شرکت Y Combinator انجام داد. رشد شرکت به قدری سریع بود که بلافاصله پس از Y Combinator، سرمایه گذارانی همچون Peter Thiel ،Sequoia Capital و andreessen horowitz سرمایه خود را به استرایپ تزریق کردند. peter Thiel خود از بنیان گذاران پی پال بود.
در سپتامبر ۲۰۱۱ استرایپ رونمایی شد و علی رغم این که صرفا بازاریابی رو در رو داشت؛ با رشدی بیش از اندازه روبرو شد. استرایپ سرعت رشد خیلی بیشتری نسبت به پی پال داشته و اکنون شرکت Stripe سالیانه دهها میلیارد دلار خرید و فروشهای اینترنتی را کنترل میکند و با برداشتن یک هزینه خیلی کم از هرکدام از مبادلات انجام شده، پول زیادی به دست میآورد.
شباهتها و تفاوتهای پی پال و استرایپ
شباهتها
هر دو شرکت به عنوان درگاه پرداخت واسط، پرداختهای آنلاین فروشگاهها و کسبوکارهای آنلاین را مدیریت میکنند. یکی از ویژگیهای مثبت مشترک دو شرکت این است که هر دو قابلیت سازگار شدن با وبسایتهای مشتریان را دارند. ویژگی مشترک دیگر آنها قابلاعتماد بودن است. در کنار این موارد، هر دو امکان پذیرش پرداختها بدون گشایش یک حساب پذیرنده در بانک را به پذیرنده میدهند.
تفاوتها
۱-هزینههای کارمزدی استرایپ و پی پال
هر دو شرکت به ازای هر تراکنش ۲.۹ درصد از مبلغ تراکنش را به علاوه سی سنت هزینه ثابت، کارمزد دریافت می کنند. با این تفاوت که پی پال به مشتریان بزرگ خود امکان انتخاب قیمتهای مارک آپ شده را میدهد. بدین صورت که برای کسب و کارهای تایید شده فعال در زمینه خیریه سود خود را تا ۲.۲ درصد کاهش داده و در مقابل، سود تراکنشهای بین المللی خود را تا ۴.۴ درصد افزایش میدهد. البته انتقال پول (یا به عبارتی دیگر اعتبار درون برنامهای) بین حسابهای مختلف پی پال بین اعضای خانواده یا دوستان بدون هیچ گونه کارمزدی صورت میپذیرد.
علاوه بر موارد گفته شده، اشاره به تفاوتهای این دو پلتفرم آنلاین در رابطه با بازگشت پول و کارمزد به کسب و کارها نیز حائز اهمیت است. استرایپ از روز ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ مقرر کرد تا تمامی کارمزد دریافت شده از فروشگاههایی در حال همکاری با این شرکت، در زمان بروز فرآیند بازگشت (Refund) و یا خسارت دهی (Chargeback) را بازگرداند. این قابلیت یکی از برگ برندههای استرایپ در مقایسه با پی پال است.
۲-استفاده کننده گان از دو پلتفورم
بزرگترین تفاوت بین پی پال و استرایپ تنوعی است که پذیرندگان یا صاحبان کسب و کار در استفاده از این بسترها احساس میکنند. استفاده از استرایپ و پیاده سازی آن بر روی وب سایت به دانش فنی نیاز دارد و تنها توسعه دهندهها قادر به استفاده از آن هستند، اما پیاده سازی پی پال ساده است.
این تفاوت به توسعه دهندهها این امکان را میدهد تا با استفاده از استرایپ تا حد امکان درگاه پرداخت را با سرویسهای خود یکسان کنند. ولی از طرف دیگر این قابلیت، امکان پشتیبانی کامل را از استرایپ میگیرد. در حالی که یکی از نقاط قوت پی پال، پشتیبانی گسترده وی است.
۳-APIهای پردازنده پرداخت
APIهای استرایپ، دارای ویژگیهایی همچون سادگی، کدنویسی تمیز، سند گذاری قابل قبول هستند. پیشرفته بودن APIهای استرایپ باعث شده تا پی پال در سالهای اخیر بخش زیادی از باگهای APIهای خود را رفع نماید.
۴-خدمات مشتریان:
پشتیبانی پی پال مستقیم و تلفنی است، در حالی که استرایپ پشتیبانی محدود خود را توسط ایمیل و پیام رسانهای اینترنتی ارائه میدهد. جدا از این که افراد در خصوص پشتیبانی مشتریان و حتی مسائل امنیتی استرایپ چه نظرانی دارند ابزاری که در اختیار برنامه نویسان قرار گرفته و علاوه بر آن، دسترسی راحت به مستندات مرتبط با پیاده سازی استرایپ، این پلتفرم را به طرز عجیبی در میان توسعه دهندگان نرم افزار محبوب ساخته است. تعدادی از کاربران به دلیل خاطره بدی که از خدمات پی پال دارند؛ مثل مسدود شدن حسابها تا ۱۰ روز و یا عدم امکان انتقال داده در پی پال، به دنبال جایگزینهای مناسب برای آن هستند.
مشکلات فنی stripe
همان گونه که در بالا اشاره داشتیم، بسیاری از مشتریان پی پال بنا به دلایلی به دنبال جایگزینی مطمئن برای سرویسهای پرداختی خود هستند. از آن جایی که استرایپ یکی از شناخته شدهترین پلتفورمهای موجود در بازار است، در این مقاله قصد داریم نگاهی جزییتر به چالشهای این مجموعه بیاندازیم. شش تیم مهندسی به غیر از هسته اصلی مهندسی تشکیل شدند تا با چالشهای مختلف موجود در حوزه پرداخت بین المللی مقابله کنند.
محصول
در چارچوب محصول، چالش stripe طراحی دوباره پرداخت آنلاین و ابزارهای مورد نیاز آن از ابتدا است. بسیاری از این چالشها مختص پرداختها نیستند. بخش عمدهای از محصولات شرکت، APIها هستند؛ که گاهی میتوانند عملکردی گیج کننده و سخت داشته باشند. stripe برای حل این مشکل استانداردهای جدیدی را برای ساخت APIها طراحی کرد.
OPS (بخش عملیات مالی)
نوشتن کد صحیحی که کار درست را انجام دهد بسیار سخت و نوشتن نرم افزار بدون مشکل تقریبا غیر ممکن میباشد. اما وقتی صحبت از نرم افزاری مانند stripe است که روزانه میلیونها دلار از طریق بستر فراهم شده روی آن جابه جا میشود؛ باید برنامه با کمترین میزان خطای ممکن طراحی کرد. این در تضاد با سیستم رفع خطای سنتی، یعنی انتظار برای اصلاح برنامه و صحیح عمل کردن آن زمان تیم ops صرف طراحی چارچوب های قوی برای انجام عملیاتها با خطاهای کمتر میشود.
تیم مدیریت داده
استرایپ دارای بهترین مجموعه ارتباطی درباره تجارت الکترونیک است.هرروز تعدادبیشتری از شرکتهای نوآوری که باسرعت زیادی رشد میکنند؛ به استفاده ازاسترایپ روی میآورد.ویژگی روبه رشدبودن تعداد مشتریان شرکت، این امکانرا به استرایپ می دهد تا پیامدهای فعالیت های خویش را آنالیزکنداما تحلیل این دادهها ،فرآیند سادهای نیست. برای حل این مشکل ابداعات زیادی صورت گرفته است.
به عنوان مثال ایجاد zerowing، سیستمی برای تبدیل دادههای تولید شده به HDFS (سیستم فایل توزیعشده ساخت شرکت هدوپ، فایلی است که به ما اجازه میدهد دادهها را در بیشتر از چندین گره یا ماشین در یک مجموعه ذخیره کنیم و به چندین کاربر اجازه میدهد که به دادهها دسترسی داشته باشند) توسط colin mark. zerowing به ما این امکان را می دهد که دادههای تولیدی را از طریق برنامههای دیگر پردازش کنیم.
ابزارها
برای ساختن همه آن چیزی که Stripe باید بسازد، تیم طراحی باید امکان این را داشته باشند که سریعتر حرکت کنند و ابزارسازی قوی تنها راه رسیدن به این هدف است. آنها بسیار تلاش میکنند تا بهره وری توسعه را به حداکثر و زمان بین نوشتن کل و اجرایی شده آن را به حداقل برسانند.
گردش کار توسعه دهنده Stripe به شرح زیر است:
- به هر مهندس یک Dev2 (کتابخانهای که اطلاعات بر روی آن ذخیره می شود) و EC2 (پلتفورم پردازش ابری شرکت آمازون) داده میشود که دارای پایگاه داده توسعه با قابلیت به روز رسانی است.
- هر کس کد را با استفاده از ویرایشگر مورد علاقه خود توسعه میدهد و آن را مستقیما با دستگاه Dev همگام سازی میکند. جایی که سرویسی که آنها کار میکند به طور خودکار بارگیری می شود.
- پس از آن، یک توسعه دهنده میتواند بلافاصله با استفاده از سرور Henson کد را با سایرین به اشتراک بگذارد.
مدیریت ریسک
در کارهای امنیتی، معمولا زمان زیادی صرف دفاع در برابر دشمن تئوریک میشود. اما در واقعیت سطح حمله بسیار وسیعتر و پیچیدهتر بوده و علاوه بر این Stripe نیز همانند هر نرم افزار پرداختی دیگری هر روز شاهد تعداد زیادی حمله هدفمند توسط کلاهبرداران اینترنتی میباشد. برخی از آنها به قدری با برنامه و دقیق هستند که میتوانند خود را با طراحیهای جدید stripe سازگار کنند. پس یکی دیگر از چالشهای شرکت به روز رسانی امنیت نرم افزار و مقابله با هکرها بدون محدود کردن دسترسی کاربران اصلی است. این مسئله با طراحی ابزارهای جدیدی چون machine learning حل خواهد شد.
sys (سیستم)
یکی از عواقب پردازش پرداختهای آنلاین پایین بودن سرعت بارگزاری سیستمهای استرایپ در مقایسه با شرکتهای هم مقیاس آن مانند پی پال و square است. به عبارت دیگر، ارزش هر بیت از اطلاعات که از طریق سیستمهای آن جریان مییابند، فوق العاده بالا میباشد.
در نتیجه لیست مشکلات استرایپ شامل قابلیت در دسترس بودن و هماهنگی اجزا سیستم با یکدیگر بوده اما استرایپ در تلاش است تا این مشکلات را در زمانی بسیار کوتاه حل کند. مهمترین نکته درباره استرایپ این است که بیشتر از سایر شرکتها به در دسترس بودن سرویسها و راحتی کاربر اهمیت میدهد.
متعادل کننده بارگزاری EC2 معمول دارای ویژگی مطلوب استراپ یعنی قابلیت دردسترس بودن نبود. به همین علت شرکت EC2 و سیستم پردازش رویداد منحصر به استرایپ را ساخت. Evan Broder این سیستم هارا ارتقا داد و Jim Danz تنگنا ها و مشکلات آنهارا ازبین برد. Nelson Elhage چارچوب انحصاری خود را طراحی و پیاده سازی کرد و به استرایپ امکان اندازه گیری افقی پایگاه داده ها را داد.
از آن جایی که امنیت نقشی کلیدی در رشد شرکتی مثل استرایپ ایفا میکند؛ Andy Brody با ابزارهایی همچون Apiori،این بخش را توسعه داد.
چالشها ومشکلات
میتوان گفت که استرایپ و پی پال هر دو سرویسهایی هستند که استفاده از خدمات پرداخت اینترنتی را برای کاربران و توسعه دهندهها به تجربهای ساده و با امنیت تبدیل کردهاند. اما نباید فراموش کرد که این دو شرکت از زمان تاسیس استرایپ (که جوانتر از پی پال است) جدیترین رقبای یکدیگر هستند. مهمترین میدان رقابت این دو قدرت برتر فین تک، تلاش برای موفقیت در بازار تجارت الکترونیک آمریکا است.
شاید زمان آن رسیده است که استرایپ کسب و کارهای فراگیرتری را جذب کند. اما این مسئله مشکلاتی را در پی خواهد داشت. درست است که شرکت در طراحی API سبک خاص خود را دارد و فرآیند ثبت نام خودکار آن که همراه با پشتیبانی کاربری همراه است، افراد زیادی را به خود جذب میکند اما این ویژگیها برای در دست گرفتن بازارهای جهانی کافی نیستند. استرایپ برای افزایش قدرت رقابت خود باید ویژگیهای دیگری را نیز در نظر بگیرد
نمومههایی از این تغییرات را میتوان به صورت زیر دسته بندی کرد:
۱-گسترش خارج از آمریکا:
استرایپ برای تبدیل شدن به یک لیدر باید کاربران بیشتری را جذب کند چرا که بازار در آمریکا در دست پی پال است. در حالی که کاربران خارج از آمریکا علاقه زیادی به آن ندارند و تنها درصورت انجام مبادله با یک طرف آمریکایی از آن استفاده می کنند. پس بهتر است استرایپ ، هدف خود را مطابق با بازار جهانی تعیین کند.
اما این عمل به سادگی که تصور میشود نیست چرا که مشکلاتی را به دنبال دارد:
۱-۱آسیب پذیری نسبت به کلاه برداری:
کار در مقیاس وسیعتر یعنی کاربران و کلاهبراداران بیشتر. Stripe در کشورهایی که خطر حمله سایبری در آنها بیشتر است، باید تدابیر امنیتی متفاوتی را برنامه ریزی نماید. در حال حاضر این توانایی را ندارد. درصورتی که پی پال تعداد بیشتری کارمند و دفتر دارد و درحال به روزسانی تدابیر امنیتی خود است.
۲-۱مقررات محلی:
برخی کشور ها قوانینی دارند که فعالیت شرکت های بین المللی را تحت الشعاع قرار می دهد. و گاهی مانع فعالیت آنها می شود .مانند مشکل قراردادی بین دولت هند و پی پال که مانع از در دسترس بودن پی پال در آن کشور شده است. و یا وضعیت ساسی و اقتصادی بین آمریکا و ایران که این ابزار را از دسترس کسب و کار های ایرانی خاج که است.
۳-۱ نیاز به پشتیبانی بیشتر:
وقتی سهم استرایپ از بازار افزایش پیدا کند تعداد مشتریان آن بیشتر خواهد شد و باید پشتیبانی وسیع تری ارائه دهد و شرکت هنوز برای اینکار آماده نیست.تعداد کارمندان این شرکت از پی پال کمتر است و به اندازه رقیب خود قدرت پشتیبانی ندارد.
از طرفی در در سطر های بالاتر گفته شد که استراپ دست توسعه دهنده ها را برای استفاده از بستر پردازنده باز میگذارد و این مسئله باعث می شود تا توان پشتیبانی کمتری داشته باشد.
۲-دنبال کردن کسب و کار های فراگیر:
استرایپ باید به دنبال کسب و کارهایی برود که رقبایش یعنی پی پال با آنها کار میکنند اما باید توجه داشت که این قبیل شرکتها برای انتخاب ارائه دهنده خدمات پرداختی خود به نکاتی همچون امنیت، پردازنده، نحوه قیمت گذاری و ثبات آن شرکت پردازنده توجه مینمایند. رضایت کاربران پی پال با پلتفرمی که در حال استفاده از آن میباشند نیز یکی از چالشهایی خواهد بود که تیم بازاریابی استرایپ باید با آن دست و پنجه نرم کند.
جمع بندی:
باید بپذیریم که با توجه به تفاوتهایی که در بالا مطرح کردیم هرکدام ازا این دو شرکت به گروه خاصی از مشتریان سرویس میدهند. کسب کارها میتوانند با توجه به تعرفههای کارمزد در نظر گرفته شده و همچنین با توجه به کیفیت پشتیبانی و میزان دانش فنی بین این دو شرکت انتخاب کنند.
با سلامف ممنون از مطلب خوبتون. اگر انتقال بین پی پال و استرایپ و سایر درگاه های واسطه ممکن می شد به نظر این جانب این نوع پرداخت ها بسیار بیشتر جا می افتاد.